یاد آوری(دنیا جای آزمایش است، نه جای آسایش.)
یاد آوری(دنیا جای آزمایش است، نه جای آسایش.)

یاد آوری(دنیا جای آزمایش است، نه جای آسایش.)

فایده ریش و سبیل برای سلامتی مردان

شاید به نظرتان کمی عجیب بیاید، اما داشتن ریش و سبیل برای مردان مزایایی به همراه دارد. در این مقاله با پنج مورد از فواید آن آشنا شوید.



تحقیقات جدید نشان می دهد که بر خلاف باورهای شایع و نادرست، داشتن محاسن برای سلامتی مردان مفید است.

 

این تحقیقات که در حال حاضر به طور کامل نتایج آن اعلام نشده و نیازمند بررسی های بیشتر است، نشان می دهد که پوشیده شدن صورت مردان با مو و در حقیقت داشتن ریش و سبیل برای سلامتی آنها مفید است.

 

بر اساس تحقیقات اخیر دانشگاه کوئینزلند جنوبی که در مجله Radiation Protection Dosimetry  منتشر شده، این محاسن می تواند مردان را در مقابل آفتاب حفظ کند و از پوست آنها در مقابل صدمات نور خورشید و سرطان پوست محافظت کند.

 

دانشمندان دریافته اند بخشی از صورت که با ریش و سبیل پوشیده می شود، یک سوم کمتر در مقابل اشعه های ماورای بنفش نور خورشید قرار می گیرد.

 

1- سپر محافظی در مقابل نور خورشید است

پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهند ریش و سبیل می‌توانند پوست مردان را 90 تا 95 درصد از آسیب‌های اشعه ماورای بنفش نور خورشید مصون نگه دارند. در نتیجه پیری پوست به تعویق می‌افتد و احتمال بروز سرطان پوست به حداقل می‌رسد.

 

به طور کلی مو‌ها حفاظ خوبی در مقابل خورشید هستند. بعضی از متخصصان اعتقاد دارند مو‌ها مانند فاکتورهای حفاظتی (SPF) عمل می‌کنند.

 

هر قدر موهای صورت بلندتر و متراکم تر بوده و ضخامت بیشتری داشته باشند، فاکتور حفاظتی شان قوی‌تر است.

مردانی که مبتلا به آسم هستند و بیماری آنها با آلودگی و گردوخاک تحریک می شود، می توانند با داشتن محاسن صورت به ویژه یک سبیل پرپشت علائم آسم خود را کاهش دهد

یک نظریه این است که موهای ضخیم و فردار نور خورشید را می شکنند. نور در خطوط مستقیم حرکت می کند، اما وقتی به موهای فردار و مجعد می رسد امواج نور شکسته می شود، بنابراین نور به سختی به پوست می رسد.

 

آسیب ناشی از نور خورشید وقتی رخ می دهد که نور خورشید به سطح پوست صورت می تابد، بنابراین رشد موهای صورت مردان به حفظ چانه و گردن هم کمک می کند.

 

مردانی که موهای صورتشان نازک است، می توانند از یک کرم ضد آفتاب که خیلی هم چرب نباشد استفاده کنند.

 

2- علائم و سرعت پیری پوست را کم می کند

افرادی که خنده عمیقی دارند یا می‌خواهند پیری پوست اطراف لب‌ها را بپوشانند، بهتر است از ریش و سبیل کمک بگیرند.

موهای صورت می تواند پوست را در شرایط جوان و شاداب نگه دارد.

 

این موها همواره پوست را مرطوب نگه می دارند، از پوست در مقابل باد حفاظت می کنند و موجب می شوند که پوست خشک نشود.

وجود پیاز مو و غده های چربی روی صورت نیز به این مسئله کمک می کند.

 

3- عفوت‌ها و جوش‌های پوستی را کاهش می‌دهد

بر اساس اظهارات دکتر مارتین وید، متخصص پوست در کلینیک پوست و موی لندن، عدم اصلاح با تیغ به معنای داشتن صورتی کم خراش تر است. اصلاح با تیغ عامل اصلی عفونت های میکروبی در قسمت ریش است.

 

رشد داخلی موها و عفونت پیازچه مو که موجب آکنه می شود نیز در نتیجه اصلاح با تیغ ایجاد می شود.

 

وقتی بخشی از صورت با ریش و سبیل پوشیده شده، دیگر لازم نیست موهای این قسمت هر روز تمیز شوند.

 

 در نتیجه احتمال عفونت باکتری‌ها و آکنه صورت کمتر می‌شود و مشکلات بعدی ناشی از آن نیز تا حدی رفع می‌شوند.

 

متخصصان پوست و مو می‌گویند در این شرایط فولیکول‌های مو عفونت نمی‌کنند و به دلیل بسته شدن فولیکول‌ها، جوش‌ها و آکنه‌های صورت ایجاد نمی‌شوند.

 

4- علائم حساسیت و آسم را به حداقل می‌رساند

مردانی که مبتلا به آسم هستند و بیماری آنها با آلودگی و گردوخاک تحریک می شود، می توانند با داشتن محاسن صورت به ویژه یک سبیل پرپشت علائم آسم خود را کاهش دهد.

 

اگرچه درباره این ویژگی ریش و سبیل توافق جمعی وجود ندارد، اما گروهی از متخصصان پوست و مو بر این باورند که موهای صورت می‌توانند علائم آسم و حساسیت را کاهش دهند و نقش حفاظتی در سیستم تنفسی دارند. البته بعضی‌ها هم کاملا با این فرضیه مخالفند.

 

با این وجود نتایج چند پژوهش نشان می‌دهد افرادی که نسبت به عوامل حساسیت زا و آلودگی‌های محیطی حساس هستند، می‌توانند از این مزیت ریش و سبیل بهره ببرند.

داشتن ریش ضخیم زیر چانه و گردن، دمای گردن را افزایش می دهد و می تواند عاملی برای عدم ابتلا به سرماخوردگی باشد

موهای سبیل مانند فیلترهایی عمل می‌کنند که می‌توانند از ورود ذرات و عوامل حساسیت زا به بینی جلوگیری کنند.

 

کارول واکر کارشناس پزشکی مو و رئیس مرکز موشناسی بیرمنگهام اظهار داشت سبیل می تواند آلرژی هایی که از طریق بینی ایجاد می شود را متوقف کند.

 

دکتر فلیک چوا پزشک بیماری های نفسی در کلینیک هارلی استریت لندن گفت: از بعد نظری، سبیل می تواند از محرک های آسم بکاهد.

 

5- کمتر سرما می خورید

داشتن ریش ضخیم زیر چانه و گردن، دمای گردن را افزایش می دهد و می تواند عاملی برای عدم ابتلا به سرماخوردگی باشد.

 

بر اساس اظهارات دکتر کارول واکتر، مو می تواند عایقی برای گرم نگه داشتن صورت و گردن باشد.

 

موهای بلند و پرپشت از هوای سرد جلوگیری کرده و دمای گردن را در هوای سر افزایش می دهد.

 

وقتی هم که گلودرد دارید، گرمای این بخش از بدن با ویروس ها مبارزه می کند.

 

موهای صورت می تواند مانع فیزیکی در مقابل دمای سرد باشد.

فرآوری: نیره ولدخانی

بخش سلامت تبیان

عملی که از نوشیدن شراب بدتر است!


دروغ از بدترین معایب، زشت ترین گناهان و منشا بسیاری از مفاسد است تا آنجا که یکی از گناهان کبیره به شمار می رود و از رذایل اخلاقی محسوب می شود. و قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) آن را به شدت مورد مذمت و نکوهش قرار داده اند.


دروغ ریشه و سرچشمه سایر گناهان بوده، اگر همه گناهان در یک فضا موجود باشد، کلید مورد نیاز برای ورود به این فضا دروغ است، در دنیا و آخرت انسان را از رحمت الهی محروم می نماید، و در میان مردم بی اعتبار می کند، اعتماد عمومی را سلب می نماید و جامعه را به نفاق دچار می کند.

دروغ در اصل در سخن و گفتار است و در اصطلاح به معنی عدم مطابقت سخن و گفتار به واقع است. شخص دروغگو به دنبال این است که با دروغ و سوگندهای دروغین و به سوء استفاده از باورهای مردم به اموری چون خداوند و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان (علیهم السلام) سوگند بخورد تا به منافع زشت خود دست یابد.

در آیات قرآن که سرشار از معارفی است که آدمی را در حرکت به سمت کمال مطلق راهنمایی می نماید در خصوص دروغ (کذب) به طور وسیع سخن گفته است و در شاخه های مختلف آن از جمله: عوامل دروغگویی، آثار دروغگویی و عاقبت دروغگویان اشاره شده است و همچنین در روایات معصومین (علیه السلام) نیز دروغ به شدت نکوهش شده است و سرانجام دروغگویان را با ویرانی ایمانشان می دانند.

یکی از مشکلات جامعه امروزی، رواج دروغگویی در میان افراد جامعه می باشد، برخی ها به بهانه های مختلفی دروغ گفته و آن را به راحتی توجیه می کنند. به طوری که گویی توجه ندارند که دروغ یکی از گناهان کبیره بوده و دروغگو در معرض لعن خداوند متعال می باشد. و در قرآن و روایات اهل بیت (علیه السلام) از آن به شدت نهی شده است.

قرآن کریم با اشاره به دروغگویی برادران حضرت یوسف (علیه السلام) این خصلت ناپسند را ثمره پیروی از هوای نفس عنوان کرده و می فرماید:

وجاء و علی قمیصه بدم کذب قال بل سولت لکم انفسکم امرا فصبر جمیل و الله المستعان علی ما تصفون (سوره یوسف / 18)

و پیراهن او را با خونی دروغین آوردند. گفت: هوس های نفسانی شما این کار را برایتان آراسته، من صبر جمیل خواهم داته و در برابر آنچه می گویید، از خداوند یاری طلبم!

یکی از نتایج گفتن دروغ های کوچک بی شک از بین رفتن ترس از این عمل و گام نهادن در مسیرهای بعدی می باشد.

متاسفانه یکی از آفات زندگی جوامع انسانی فرآیند دروغ گفتن، حتی در کوچکترین و بی ارزش ترین امور می باشد علی رغم تذکرات فراوان آموزهای دینی در مذمت دروغگویی متاسفانه در اطراف خود شاهد تکرار این عمل مذموم می باشیم، عملی که باعث افول در زندگی دنیوی و حیات دنیوی می باشد.

از امام محمدباقر (علیه السلام) نقل شده است که فرموده اند: خداوند متعال برای بدی قفل هایی قرار داده و کلیدهای آن قفل ها را شراب قرار داده است و دروغ، بدتر از شراب است.

مومن دروغ نمی گوید!

بی شک مومنین حقیقی و راستین هیچ گاه اقدام به این عمل ناپسند نمی نماید، به نحوی که نقل شده است روزی حسن بن محبوب از امام صادق (علیه السلام) پرسید: آیا ممکن است مومن بخیل باشد؟ امام فرمودند: آری.

حسن پرسید: آیا می شود ترسو باشد؟ حضرت فرمودند: آری.

مجدداً پرسید: آیا مومن دروغ نمی گوید؟ حضرت فرمودند: نه، و بدان مومن خائن نیز نمی باشد. سپس فرمودند: آگاه باش؛ مومن ممکن است بر هر خویی سرشته شود، ولی به خیانت و دروغ گویی آلوده نمی گردد. (1)

 

نتیجه دروغ های کوچک

یکی از نتایج گفتن دروغ های کوچک بی شک از بین رفتن ترس از این عمل و گام نهادن در مسیرهای بعدی می باشد به نحوی که امام سجاد (علیه السلام) در این باره به فرزندان خود فرموده اند: لِولده اتَقّوا الکذِبَ الصَغیر مِنهُ وَالکبیرَ فی کل جِدّ وَ هَزل فاِنَ الرَجل إذا کذَبَ فی الصَغیر اجتَری عَلی الکبیر؛ از دروغ؛ چه کوچک و چه بزرگ، و چه جدی و چه شوخی آن بپرهیزید، زیرا انسان هرگاه در چیز کوچکی دروغ بگوید، به گفتن دروغ بزرگ نیز جرأت پیدا می کند. (2)

 

دوری فرشتگان از دروغگو

در باب مذمت عمل دروغ گفتن از حضرت محمد (صلی الله و علیه وآله) نقل شده است که ایشان فرموده اند: إذا کذَبَ العَبدُ کذَبة تباعَدَ المَلَک مِنهُ مَسیرةَ مِیلٍ نَتنِ ماجاءَ بِهِ؛ هرگاه بنده ای دروغ بگوید، از او بوی زننده ای که از عمل خود ایجاد نموده است (به واسطهء دروغ گفتن) فرشته (فرشتگان) به فاصله یک میل (چهار هزار ذرع) از او فاصله می گیرند. (3)، و همچنین از امام محمدباقر (علیه السلام) نقل شده است که فرموده اند: خداوند متعال برای بدی قفل هایی قرار داده و کلیدهای آن قفل ها را شراب قرار داده است و دروغ، بدتر از شراب است. (4)

 

دروغگو حافظه ندارد و دروغ فراموشی می آورد

امام جعفر صادق (علیه السلام) در این زمینه حدیثی فرموده اند که می فرمایند: «از مجازات دروغگو آن است که خداوند فراموشی را بر او مسلط می گرداند.»

دروغگو فاسق است

در حقیقت کسی که دروغ می گوید فاسق است به این معنی که از مسیر اطاعت خداوند خارج شده و به سوی معصیت می رود چنانکه خداوند در سوره بقره آیه 197 می فرماید: «جماع و فسوق (دروغ گفتن) و جدال کردن در موقع وظیفه حج باید ترک شود.» که در این آیه شریفه از دروغ به فسوق تعبیر شده است.

و نیز در سوره حجرات آیه 6 «ان جائکم فاسق بنبأ فتبینوا» که در اینجا نیز دروغگو به فاسق تعبیر شده است که اگر فاسقی به شما خبری داد پیش از تحقیق و بررسی نپذیرید که در این آیه از ولید بن عقبه دروغگو تعبیر به فاسق شده است، که در مورد شأن نزول این آیه آمده است که حضرت رسول اکرم (صلی الله و علیه وآله) ولید بن عقبه را به سوی قبیله بنی المصطلق روانه می کند تا زکات را از آن قبیله جمع آوری کند اما ولید گمان بد می کند و به نزد ایشان می آید و می گوید که اینان مرتد شده و زکات نمی دهند.

بنابراین از دو آیه بالا معلوم می گردد که دروغ فسق و دروغگو فاسق است.

دروغگو ملعون است

دروغگو مورد خشم و غضب خداوند است در سوره نور آیه 7 می فرماید: «لعن خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد.»

 

محروم شدن از نماز شب

امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرمایند: «به درستی که انسان گاهی دروغ می گوید پس از نماز شب محروم می شود.»

 

روسیاه شدن

که پیامبر اسلام (صلی الله و علیه وآله) به حضرت علی (علیه السلام) سفارش می کند: «ای علی! از دروغ بپرهیز زیرا که موجب سیاهی صورت می شود و سپس انسان در نزد خدا دروغگو شمرده می شود.

 

بی آبرویی و رسوایی

در سور بقره آیه 72 به این نکته اشاره شده: «والله مخرج ما کنتم تکتمون». هر جز از نظام هستی با اجزاء دیگر و لوازمش مرتبط هستند دروغگو اگر چیزی را پنهان کند لوازمش را چه کند لذا زود رسوا می شود بر فرض گرگ یوسف (علیه السلام) را درید پیراهنش چرا سالم است؟ به خاطر همین است که قرآن می فرماید: «خداوند دروغگویان کافر را » (سوره زمر، آیه 3)

«و خداوند کاذبان و دروغگویان را هدایت نمی کند و اسباب بی آبروی‌شان را فراهم می کند.»(سوره غافر، آیه 28)

دروغگو با دروغگوییِ خود، سه چیز به دست می آورد: خشم خدا را نسبت به خود، نگاه تحقیرآمیز مردم را نسبت به خود، دشمنی فرشتگان را نسبت به خود

سرانجام دروغ

بی شک هر عملی که از جانب خداوند نهی گردیده است، دارای حکمت هایی می باشد، چنانچه امیرالمومنین علی (علیه السلام) دربارهء عقوبت و سرانجام افراد دروغگو فرموده اند: دروغگو با دروغگوییِ خود، سه چیز به دست می آورد: خشم خدا را نسبت به خود، نگاه تحقیرآمیز مردم را نسبت به خود، دشمنی فرشتگان را نسبت به خود، و همچنین از رسول اکرم (صلی الله و علیه وآله) نقل شده است که الکِذبُ یَنقُصُ الرِّزقَ؛ دروغ، روزی را کم می کند. (5)

امام باقر (علیه السلام) به زیبایی بیان فرموده اند که: دروغ ویران کنندهء ایمان است و از همین روی حضرت علی (علیه السلام) نتیجهء دروغ را خواری در دنیا و عذاب در آخرت، بیان داشته اند. (6)

در پایان طبق سخن حضرت علی (علیه السلام) در خطبه ملاحم نهج البلاغه باید گفت:

شیوع دروغگویی از نشانه های آخر الزمان است و امام (علیه السلام) نیز طبق آن دروغگویی را از این نشانه قلمداد می کنند و می فرمایند: راستی از میان رفته و دروغ شایعه می شود. مردم در زبان با هم دوست و در دل با همدیگر دشمن می شوند. به گناه افتخار می کنند و از پاکدامنی به شگفت می آیند. چون دروغگویی موجب رسوا شدن فرد گوینده می شود. زیرا طبق روایات دروغگویی انسان را در نزد خداوند متعال و عموم مردم و حتی نزد وجدان خود سرافکنده و رسوا می سازد به طوری که خداوند متعال می فرمایند: « کسانی را که دروغگو و ناسپاس باشد راهنمایی نمی کند.»

 

پی نوشت ها:

1_(مستدرک الوسایل، ج 9: 84)

2_ (الکافی، ج 2: 338)

3_ (شرح نهج البلاغه، ج 6: 357)

4_ (الکافی، ج 2: 338)

5_ (الترغیب و الترهیب: 598)

6_ (الکافی، ج 2: 339؛ گنجینه معارف، ج 2: 294- 297)

فرآوری: زهرا اجلال             

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


با چه کسانی دوست شویم؟


یکی از علل موفقیت انسان های موفق و هدایت یافته، دوستان خوب و مناسب بوده است؛ همان طور که انحرافات، اعتیادها، و ناهنجاری های اجتماعی، غالباً در اثر رفاقت های ناباب و دوستان منحرف تحقق یافته است.



تأثیر رفیق، چون با انتخاب و علاقه خود انسان صورت می پذیرد، در ساختار وجودی انسان و در روش و منش او از پدر و مادر و معلم و...بیشتر است.

از سوی دیگر یکی از بهترین معیارهای واقعی شناخت افراد، دوستان و رفقای اویند، چون انسان به کسانی روی می آورد که از نظر باطنی با آنان همسان باشد.

به فرموده امیر مۆمنان علی (علیه السلام): «کلّ امرء یمیل الی مثله(غررالحکم، ج4، ص532.) ؛ هر شخصی به سوی همانند خود تمایل پیدا می کند.»

تو اول بگو با کیان زیستی      پس آنگه بگویم که تو کیستی

      

بهترین همنشینان

کسانی که شما را به یاد خدا بیندازند:

خداوند متعال در آیه 69 و 70 سوره مبارکه نساء برترین همنشینان را به خوبی معرفی کرده است:

و کسی که خدا و رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) را پیروی کند، در قیامت همنشین کسانی خواهد بود که خداوند نعمتش را برآنها کامل کرده است. (یعنی) از پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان، و آنها رفیق های خوبی هستند. این موهبتی است از طرف خدا و کافی است که خدا به (حال و اعمال بندگان) آگاه است.

در این آیه شریفه رفیقان خوب به چهار دسته زیر تقسیم شده اند:

1- انبیاء (که وظیفه دریافت و ابلاغ پیام های الهی را دارند و فرستادگان مخصوص پروردگار که نخستین گام را براى هدایت و رهبرى مردم و دعوت به صراط مستقیم برمى دارند)

2- صدیقین (مبلغان, کسانی که قول و عملشان یکی است. آنان مدعى ایمان نیستند، بلکه به راستى به فرمان هاى الهى ایمان دارند. در بعضى از روایات «صدّیق» به على (علیه السلام) و امامان اهل بیت (علیهم السلام) تفسیر شده است.

با توسل به این بزرگان و الگوی خود قرار دادن راه و هدفشان در زندگی می توانیم به یک انسان کامل نزدیک تر شویم. به امید آن که همنشینان اخروی ما گردند و لایق شفاعت آن ها شویم.

3- شهداء (کسانی که در راه دفاع از ارزش های اسلام جان می دهند و نیز افراد برجسته اى که روز قیامت شاهد و گواه اعمال انسان ها هستند)

خداوند صریحاً در قرآن کریم می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! کافران و (منافقان) را به جای مومنان تکیه گاه و ولی خود انتخاب نکنید. چرا که این عمل یک جرم و قانون شکی آشکار و شرک به خداوند است و با توجه به قانون عدالت پروردگار موجب استحقاق مجازات شدیدی است

4- صالحین (که دستورات الهی را پیاده می کنند. آن افراد شایسته و برجسته اى که با پیروى از اوامر انبیاء به مقامات برجسته اى نائل شده اند.)

خداوند در این آیه به رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) می فرماید که از مردم بخواهد که چنین هم نشینانی برای خویش بر گزینند و با آنان همراه شوند.

انرژی و نیروهای معنوی اینگونه شخصیت ها، در همنشینانشان نفوذ می کند. گاهی این نفوذ در برخی افراد سریع تر می باشد و احتیاج به زمان طولانی ندارد. بلکه یک نشست،‌ نگاه و یک گفتار، وضعیت فکری و اعتقادی دیگران را شکوفا می سازد. هر اندازه صفای دلت بیشتر باشد تأثیر گفتار و کردار آنان بر دل بیشتر است.

 

بدترین همنشینان

1- خودی هایی که کفر را بر ایمان ترجیح می دهند

خداوند در قرآن کریم (سوره توبه، آیه 23) می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! پدران و برادران خود را در صورتی که کفر را بر ایمان مقدم دارند یار و یاور و متحد و ولی خود قرار ندهید. سپس به عنوان تأکید اضافه می کند، کسانی که از شما آنها را به یاری، دوستی و ولایت برگزینند، ستمگرند.

2- کسانی که آیات خدا را استهزاء می کنند

خداوند در قرآن کریم (سوره مائده، آیه 57) می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! آنهایی را که آیین شما را به باد استهزاء و یا به بازی می گیرند، چه آن ها که از اهل کتابند و چه آنها که از مشرکان و منافقانند، هیچ یک از آنان را به عنوان دوست انتخاب نکنید. و در پایان آیه این موضوع را تاکید می کند که طرح دوستی با آنان، با تقوا و ایمان سازگار نیست.


3- دشمن خداوند و دشمن خودتان

خداوند در سوره ممتحنه آیه اول آن می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید دشمن من و دشمن خودتان را به عنوان دوست نگیرید. زیرا آنها هم در عقیده با شما مخالفند، و هم عملاً به مبارزه برخاسته اند، و کاری را که بزرگ ترین افتخار شما است، یعنی ایمان به پروردگار، برای شما بزرگ ترین جرم و گناه شمرده اند، با این حال آیا جای این است که شما نسبت به آنها اظهار محبت کنید و پیوند دوستی برقرار سازید. در آیه دیگر خداوند برای تأکید و توضیح بیشتر می فرماید: اگر آنها بر شما مسلط شوند، دشمنانتان خواهند بود، و دست و زبان خود را به بدی کردن شما می گشایند.

4- یهود و نصاری

قرآن کریم، مسلمانان را از دوستی با یهود و نصاری به شدت بر حذر می دارد. نخست می گوید: ای کسانی که ایمان آورده اید، یهود و نصاری را تکیه گاه و هم پیمان خود قرار ندهید.(سوره مائده، آیه 51)

یعنی ایمان به خدا ایجاب می کند که به خاطر جلب منافع مادی با آنها همکاری نکنید. سپس با یک جمله کوتاه، دلیل این نهی را بیان کرده و می گوید: «هر یک از آن دو طایفه، دوست و هم پیمان هم مسلکان خود هستند. (بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ) یعنی تا زمانی که منافع خود و دوستانشان مطرح است هرگز به شما نمی پردازند.

روی این جهت هر کس از شما طرح دوستی و پیمان با آنها بریزد، از نظر تقسیم بندی اجتماعی و مذهبی، جزء آنها محسوب خواهد شد. (وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ) و شک نیست که خداوند چنین افراد ستمگری را که به خود و برادران و خواهران مسلمان خود خیانت کرده و بر دشمنان آنان تکیه می کنند، هدایت نخواهد کرد. (إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ)

5- منافقان

خداوند صریحاً در قرآن کریم (سوره نساء، آیه 144) می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! کافران و (منافقان) را به جای مومنان تکیه گاه و ولی خود انتخاب نکنید. چرا که این عمل یک جرم و قانون شکی آشکار و شرک به خداوند است و با توجه به قانون عدالت پروردگار موجب استحقاق مجازات شدیدی است.

خداوند در قرآن کریم (سوره توبه، آیه 23) می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! پدران و برادران خود را در صورتی که کفر را بر ایمان مقدم دارند یار و یاور و متحد و ولی خود قرار ندهید. سپس به عنوان تأکید اضافه می کند، کسانی که از شما آنها را به یاری، دوستی و ولایت برگزینند، ستمگرند.

نتیجه همنشینی با دوستان ناباب

ناهماهنگی و فقدان محبت و عاطفه در کانون خانواده باعث کشانده شدن فرزندان به سوی دوستان ناباب می شود.

حال خطرات و زیان های دوستی، با رفیقان نامناسب را از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار می دهیم.

1. حسرت ابدی

«عقبه» و «ابی» با هم رفیق بودند. عقبه به حج مشرف شد و پس از بازگشت با دعوت پیامبر (صلی الله و علیه و آله) برای ولیمه حج خویش، اسلام اختیار کرد، ولی رفیقش ابی او را ملامت و تحریک نمود تا از اسلام برگردد. او نیز سخن رفیقش را پذیرفت و با اهانت به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از دین اسلام برگشت و «مرتد شد» و سرانجام در جنگ بدر کشته شد. (تفسیر نمونه، ج 15، ص 69.)

قرآن از زبان «عقبه» در روز قیامت چنین می گوید:

«وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا

یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا

لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا ؛ (سوره فرقان، آیه 27 ـ 29.) و (به خاطر آور) روزی را که ستمکار دست خویش را به دندان می گزد و می گوید: «ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم. وای بر من!کاش فلانی را دوست انتخاب نکرده بودم! او مرا از یاد حق گمراه ساخت، پس از آنکه بسویم آمد.»

2. زیبا دیدن زشتی ها

«وَقَیَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاء فَزَیَّنُوا لَهُم مَّا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ...؛( سوره فصلت، آیه 25.) ما برای آنها (گمراهان) همنشینانی قرار دادیم که (زشتی ها را) از پیش رو و پشت سر آنها در نظرشان زیبا جلوه دادند.»

3. دخول در آتش جهنم

از اهل جهنم پرسیده می شود: چرا وارد دوزخ شدید؟ آنان می گویند: یکی از علتها این بود که: «...وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ (سوره مدثر، آیه 42 ـ 45.) و پیوسته با اهل باطل همنشین بودیم.»

 

تا توانی می گریز از یار بد               یار بد، بدتر بود از مار بد

مار بد تنها تو را بر جان زند        یار بد بر جان و هم ایمان زند

فاطمه سرفرازی

بخش قرآن تبیان


قبل از انتخاب اسم، بخوانید

 نام زیبا موجب مى شود، دیگران صاحب نام را به خاطر نامش تحسین کرده و در مورد او، فال نیکو بزنند. به این وسیله شخصیت او تقویت مى شود و این نکته براى صاحب نام فرح انگیز و نشاط بخش است .


کودک

نام هر شخصى معرف اعتقادات ، فرهنگ و ملیت او و خانواده اش مى باشد، از این گذشته نام هر کس همیشه و تا آخر عمر به همراه اوست . صاحب نام زیبا و ستودنى در آینده به آن افتخار نموده و احساس شخصیت خواهد کرد و در مقابل، صاحب نام نامناسب، در آینده احساس حقارت کرده و رنج خواهد برد.

سیره عملى ائمه اطهار علیهم السلام ، گواه روشنى بر این نکته مهم تربیتى است.

 

به عنوان نمونه: مجتبی یعنی برگزیده، محسن یعنی نیکوکار، علی یعنی برتر و بلند مرتبه، حسین یعنی خوب و نیک ، حسن یعنی نیکی ، زهراء یعنی درخشنده ، فاطمه یعنی شکافنده حق و باطل ، محمد یعنی ستوده شده و بسیار تحسین شده ،ابالفضل به معنی خداوند هنر  صاحب فضل، و سکینه به معنای دلارام و آرامش است.

نام زیبا موجب مى شود، دیگران صاحب نام را به خاطر نامش تحسین کرده و در مورد او، فال نیکو بزنند. به این وسیله شخصیت او تقویت مى شود و این نکته براى صاحب نام فرح انگیز و نشاط بخش است .

هنگامى که جنازه خونین حر را در آخرین لحظات زندگى، به محضر امام حسین علیه السلام آوردند، امام در حالى که با دستان مبارک صورت او را نوازش مى داد و خون هاى چهره اش را پاک مى نمود، فرمود:« به به ! احسنت اى حر! تو آزاد مردى، چنان که در دنیا و آخرت، آزاده خوانده مى شوى . سوگند به خدا ! مادرت اشتباه نکرده در این که تو را حر نامیده به خدا قسم تو در دنیا آزادمرد و در آخرت از سعادتمندان خواهى بود.»

نام انسان گاهى در تصمیم گیری هاى سرنوشت ساز مۆثر است .کسی که نامش زینب بود تعریف می کرد که در لحظات سخت زندگی از صاحب نامم کمک می خواهم و احساس می کنم  که با تکرار این نام، احساس شجاعت می کنم.

امام باقر علیه السلام در مورد انتخاب نام زیبا براى فرزندان چنین رهنمود مى دهد:«دوست داشتنى ترین اسامی آن است که نشانگر بندگى خدا باشد و بهترین آن ها نام هاى پیامبران است.»

گاهى نام نیک، زمینه رستگارى و سعادت انسان مى شود. داستان زیر را مى توان به عنوان نمونه اى از این حقیقت ذکر نمود:بریدة بن خصیب از اهالى مدینه بود. وى که در میان قوم خود از موقعیت والایى برخودار بود و به شجاعت و شهامت شهرت داشت ، در اولین برخورد خود با رسول الله داستانى شنیدنى دارد و این حادثه یکى دیگر از روش هاى تبلیغى پیامبراکرم صلى الله علیه و آله و سلم را روشن مى سازد.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند:اولین هدیه وعطای هریک از شما به فرزندتان , نام نیکو و اسم خوب و زبیایی است که به او اختصاص می دهید.پس اولین قدمتان را در تربیت فرزند بردارید ، در نامگذاری فرزندانتان، کمال دقت را به کار برید و نام هایی با معنای خوب و اسامی شخصیت های برجسته را به آنها هدیه دهید

بریده هنگامى که خبردار شد، مشرکان قریش جایزه مهمى (صد شتر) براى دستگیرى حضرت محمد صلى الله علیه و آله و سلم  تعیین کرده اند، بعد از این که اطلاع یافت آن حضرت از مکه به مدینه در حال هجرت است ، به همراه هفتاد سوار از قبیله بنى سهم براى دستگیرى پیامبر خدا و تحویل وى به قریشیان ، به راه افتاد، و درنزدیکى هاى مدینه با آن حضرت روبرو گشت . آن بزرگوار عادت نداشت ، که فال بد بزند بلکه گاهى تفاءل مى کرد و فال خوب و امید دهنده مى زد. به همین جهت پرسید: کیستى و نامت چیست ؟ گفت : بریده .پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به همراهانشان فرمودند: کار ما آسان گردیده و حال ما بهتر شد. دوباره حضرت با خوشرویی از او پرسیدند: از کدام قبیله اى ؟ او پاسخ داد: از قبیله اسلم . فرمودند:  سالم ماندیم .

براى بار سوم پرسید: از کدام قبیله اسلم هستى ؟ بریده جواب داد: از بنى سهم . رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند:  قرعه به نامت درآمد ، موفق و پیروز هستى .

وقتى بریده این سخنان زیبا و بیان جذاب رسول خدا را مشاهده نمود، از عمق دل و جان ، شیفته رفتار و گفتار آن حضرت گردید. آن گاه پرسید: توکیستى ؟ پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند: من محمد بن عبدالله فرستاده خداوند هستم . بریده و همراهانش در همان لحظه شهادتین را گفته و مسلمان شدند.


بریدة بن خصیب اسلمى در اثر فداکارى و عشق و ایثار به مرتبه اى رسید که از خواص و یاران پیامبر و على علیه السلام گردید. او جزو دوازده نفرى بود که بر علیه خلیفه اول شوریده و از مقام ولایت در سخت ترین لحظات تاریخى دفاع نمود.

همانطور که می بینید انتخاب نام زیبا و با معنی ، جهت زندگی انسان را تعیین و گاهی عوض می کند.

خوشبختانه در سالهای اخیر قوانینی برای جلوگیری از گذاشتن نامهای مذموم ناپسند در کشور اجرا می شود، مثلا نام هایی که معرف صفات مذموم و مغایر با ارزش‌های والای انسانی است همچون «گرگ، قوچی »، نامهایی که با عرف و فرهنگ غالب و مقدسات مذهبی مردم مغایر است، همچون «لات،‌ خونریز ، چنگیز و ...» ، نامهایی که موجب تحقیر اشخاص بوده و یا معنای لغوی آن در جامعه قابل پذیرش نیست همچون «صد تومانی، گت آقا، کنیز، گدا، قیز بس یا دختر بس و ...»، اسامی نامتناسب با جنس همچون «ماشاالله برای دختران و یا انتخاب نام اشرف و یا اکرم برای پسران» نیز ازجمله نام های نامناسب هستند.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند:اولین هدیه وعطای هریک از شما به فرزندتان , نام نیکو و اسم خوب و زبیایی است که به او اختصاص می دهید.پس اولین قدمتان را در تربیت فرزند بردارید ، در نامگذاری فرزندانتان، کمال دقت را به کار برید و نام هایی با معنای خوب و اسامی شخصیت های برجسته را به آنها هدیه دهید.

 

فرآوری: زینب عشقی

بخش خانواده ایرانی تبیان


خوب است ما هم مثل باران حس بگیریم ردّی ونشانی ازگل نرگس بگیریم

 

خوشا روزی که مهدی بازگردد     انّا المهدی طنین انداز گردد

به حقّ مادرش زهرای اطهر        به حقّ فرق اکبر،حلق اصغر

خداوندا ظهورش دیر گردید     بسی عاشق در این ره پیر گردید

مهیا کن تو اسباب ظهورش        منوّر کن تو گیتی را زنورش

****************************************

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد،نیامدی 

   چه بغض ها که در گلورسوب شد،نیامدی

خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن     

 خدای ما دوباره سنگ و چوب شد، نیامدی

برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم، نه   

 ولی برای عدّه ای چه خوب شد، نیامدی

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ها  

  دوباره صبح، ظهر ، نه ! غروب شد، نیامدی